سلام یکی یدونه قلب من به خاطر کنکور دکتری و دلمشغولیها و کارای روی هم تلنبار شده شب عید و مسافرت سال تحویل و خونه تکونی خیلی عجیب امسال که بعد عید انجام دادیم، مدتی مطلب نذاشتم. حالا برات از این مدت میگم. قبل کنکور که شما یه مدت شده بودی دختر خود مامانی. چون بیشتر ساعت مفیدت رو با مامانی سپری میکردی . الان هم به شدت به مامانی علاقه داری و اگه جایی باشیم که مامانی باشه محاله بیای بغل من. پیشش میخوابی ، پا میشی . هرچند که دوست داری منم نیم نگاهی بهت داشته باشم. اما خلاصه دنیایی دارین با مامانی جونت. امسال خریدای عید رو خیلی هول هولکی انجام دادیم. چون هم دیگه وقت زیادی نمونده بود و هم بابا ع ر به شدت درگیر بود. مسئولیتش هم بیش...