عشق نازنینم
خیلی وقتها که داری شیر میخوری و من همینطور حیران تو ام،
ناخود آگاه گریه ام میگیرد. چشمهایم خیس خیس، لبهایم لرزان میشوند
باورم نمیشود تو همانی هستی که روزها را ثانیه ثانیه در انتظارش پرپر
میزدم! باورم نمیشود تو آمدی با این گونه های پنبه ای و لبهای کوچک
و دستهایی که هنگام شیر خوردن لباس مرا چنگ میزند....
دوستت دارم ❤️
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی