پاکوچولوپاکوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

پاکوچولو

کاشکی وصل شود عشق تو به آزادی🌱

مهمونی سیسمونیِ شکوفه هلوی مامان

1390/11/11 18:28
نویسنده : رایکا
1,716 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دخمللللللللی مامان، خوبی عسیسم؟

 اومدم برات بگم که روز چهارشنبه (۵/۱۱/۹۰) بالاخره بعد از قرنی برای دومین بار تو مدت بارداریم رفتم

آرایشگاه و شاد شدم.

بعد هم وقت دکتر داشتم که با بابا ع ر رفتیم و برام سونوگرافی نوشت.

پنج شنبه (۶/۱۱/۹۰) با اینکه مهمونی سیسمونی داشتم، اما چون دکتر گفته بود سونو واجبه صبح

خیلی زود رفتیم سونوگرافی. خدا رو شکر که همه چیز خوب بود و شما سالمی به لطف خدا.

۳۴ هفته و ۳ روز... ۲۳۵۴ گرم

ایشالا که تو هفته های باقیمونده رشدت هم خوب باشه عزیز دلم که خیلی موچول نباشی وقتی میای

دنیا و بتونم راحت بغلت کنم.

آخه شاید باورت نشه، ولی من تا حالا یه نوزاد هم بغل نکردم. میترسیدم!!!!!

ایشالا نینی گولوی خودم اولین نوزادیه که بغلش میکنم.

خلاصه ساعت ۹ صبح برگشتیم خونه و همون موقع خاله شیما هم رسیده بود و دم در منتظر ما بود.

همه کارا رو مامانی و خاله شیما و بابا ع ر انجام دادن. دستشون درد نکنه.

اینجا هم چند تا عکس میذارم که البته خیلی کمه، چون بقیه عکسا رو مامانی با دوربین خودش گرفت

و من همینا رو دارم فعلا

حالا عکس هدیه هایی که زحمت کشیدند و برات آوردن.

 اول از همه بگم که هدیه خاله شیما تو قسمت عکسای سیسمونی تو پست قبله که زحمت

کشیده و برای آنیتا جوجو ست ساعت و آلبوم و جعبه دستمال کاغذی و سطل آشغال طرح گاوی آورده

 مرسی خاله با سلیقه

 هدیه آقا جون و خاله قدسی مهربون

 آقاجون: هدیه نقدی و خاله قدسی: هدیه نقدی + یه لباس سایز صفر ناناسی

 

 هدیه زندایی مریم عزیز و دوست داشتنی

 یه بسته شکلات قلبی که من عاشقشمخوشمزه

  هدیه خاله طوبی جون

 بافتنی برای آنیتا جونی+ مجسمه ماهی برای مامان رایکا

  

  

 هدیه مریم جون (خاله الکی)

   

 هدیه فاطمه جون

 

 هدیه شیدا خانوم عزیز (همکار خواهرم) که حسابی منو شرمنده کردن

 

 با تشکر از محبت مهمونای خوبمون، راضی به زحمت نبودیم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پاکوچولو می باشد