بدون عنوان
داری کارتون میبینی ( شکرستان، باب اسفنجی، Casper شبح مهربان، تام و جری و ... رو دوست داری)
بهت میگیم بیا بریم ددر با کالسکه (که عاشقشی). یهو میگی بای بای کارتون و دستتو براش تکون میدی.
تو سن دو سال و یک ماهگی بیشتر چیزایی رو که میخوای میتونی بگی. یعنی از صبح تا شب خیلی کم پیش میاد چیزی مد نسظرت باشه و نتونی بیانش کنی. حداقل منظورتو میرسونی. چیزایی که میگی از صبح و تقریبا به ترتیب تا شب:
سنام مامان - دس بوشور- صبونه خورم- سی دی اذار یا کاتون اذار- در حین دیدن سیدی( اوخ اوتاد یعنی افتاد)- خوراکی خورم- آب بیار- وقتی عوضش میکنم (عبض، بوشور، شلبار بوپوشم)- موقع کتاب خوندن (میمینی، ترسید،مامان، آتیش، دست سوخت، خرس، خرگوش، شیر، کلید و ....) - موقع نهار(غذا خورم، ماست خورم، قاشق، قوق یعنی دوغ)- موقعی که از چیزی خوشش بیاد( گوگولی)- موقع ناراحتی من یا وقتایی که میخواد خوشحالم کنه خیلی تند تند و پشت سر هم میگه مامان دوست دارم، یا وقتایی که حسابی عصبانیم کرده میاد نازم میکنه و بلند بلند میگه ناسی ناسی. یه جوری که محاله دلت بیاد دعواش کنی! - موقع بازی (عسک یعنی عروسک، توپ، نینی و ...)- موقع خواب (اخوابم)