پاکوچولوپاکوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

پاکوچولو

کاشکی وصل شود عشق تو به آزادی🌱

دل نوشته هایی برای دخترم

1390/8/11 15:52
نویسنده : رایکا
154 بازدید
اشتراک گذاری

سلام تمشک خوش رنگ و آبم. عطر بهشتم، نازنین دخملم

ضربه هایی که پاهای کوچولوت این روزها به شکم مامان میزنه، خیلی جون‌دار شده! تو هفته نوزدهم بودم که اولین حرکاتت رو

حس کردم. اولش شک داشتم، چون عین نبض یا پرشهای خیلی خفیف تکرار شونده

بود. اما با تکرار هر روزه این ضربه های کوچک فهمیدم که خودتی دخملم.

الان هم که تو هفته ۲۲ هستم اینقدر ابراز وجود می کنی که دیگه وقتایی هم

که بابا ع ر خونه نیست احساس تنهایی نمی کنم. تو کنارمی برفدونه من.

 دلم می خواهد وقتی اومدی بهت بگم زندگی گذشت می خواد.

شکیبایی می خواد. عشق می خواد. باید قلبت اونقدر بزرگ باشه که

اسباب بازی کوچیکتری بخری و یکی عینشو بخری برای دوستت. 

جشن تولد کوچیکتری بگیری و بقیه‌شو  کتاب بخری بذاری توی کتابخانه

باید به دور و برت نگاه کنی، عشقو ببینی، با درد هم آشنا بشی. 

باید دختری باشی از جنس آفتاب و آیینه. بخشنده و مهربون! باید خیلی چیزها یاد

بگیری. امیدوارم بتونم آموزگار خوبی واسه‌ت بشم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پاکوچولو می باشد