پاکوچولوپاکوچولو، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

پاکوچولو

کاشکی وصل شود عشق تو به آزادی🌱

آغاز ماه هفتم بارداری و بارش اساسی برف

1390/9/6 3:04
نویسنده : رایکا
302 بازدید
اشتراک گذاری

سلام هلوی آبدارم، خوبی توت فرنگی کوچولوی خوشملم؟ ایشالا از امروز شما ۱۰۰ روز دیگه مهمون

دل مامان هستی. من که عاشق این روزای شیرین بارداریم هستم و دوست دارم که سر موقع دنیا

بیای نارنج خوش عطرم. هر چند دوست دارم که زودتر ببینمت، اما الان هم با چشم دلم دارم می بینمت

و کلی لذت میبرم. حست میکنم! حتی ویژگی های اخلاقیتو میتونم حدس بزنم!

احساس می کنم خیلی دخمل آرومی هستی. خیلی با احساس و آروم و مهربان!

به خاطر همین هم اسم" آنیتا " رو برات انتخاب کردیم که یعنی مهربانی، خوشرویی و آراستگی.

پنج شنبه (۳/۹/۹۰) رفتیم خونه خاله شیمای خوشگلت برای تولد علی ناز و دوست داشتنی خاله.

خیلی خوش گذشت. خاله ها و دختر خاله ها هم بودند و روز خوبی رو در کنار هم سپری کردیم.

موقع برگشت هم خاله شیمای مهربونت کلی کیک و غذا گذاشت برای من و شما که فردا بخوریم.

(دست خاله مهربون درد نکنه)

وقتی رسیدم خونه بابا ع ر بدو بدو دستگاه آب میوه گیری شو راه انداخت و یه آب پرتقال حسابی برامون

گرفت، خوردیم و لالا کردیم.

راستی عزیزم این روزای نخست ماه هفتم بارداری من حسابی هوا برفی و سرد شده و برای من که

عاشق دونه‌های فرکتالی برف و سرما هستم خیلی حس خوبی ایجاد کرده.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پاکوچولو می باشد